فهرست مطالب : مقدمه تاریخچه و تعریف و فراوانی تعریف اختلالات یادگیری: درجه شیوع ( فراوانی): ویژگیهای افراد دارای ناتوانیهای یادگیری ویژگیهای کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری ویژگیهای کودکان مبتلا به ناتوانی در ریاضیات ویژگیهای نوجوان دارای اختلالات یادگیری انواع ناتوانیهای یادگیری مشکلات متداول در نوشتن علل ناتوانیهای یادگیری نتیجهگیری: تشخیص و ارزیابی ناتوانیهای یادگیری تعریف تشخیص مراحل تشخیص ناتوانیهای یادگیری: الگوهای تشخیص برنامهها و خدمات آموزشی کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری آموزش انفرادی و کلاسی به دلایلی متفاوتند: توصیههایی برای رفع مشکلات خواندن و هجی کردن: توصیههایی برای رفع مشکلات نوشتن توصیههایی برای رفع مشکلات حساب کردن توصیههایی برای رفع مشکلات نارسایی توجه: توصیههای کلی آموزشی درمان ناتوانیهای یادگیری هماهنگی چشم دوست تشخیص شکل در زمینه ارتباط فاصلهای: بین اشکال و الگوها درمان از شیوههای رفتاری: منابع و مآخذ
مقدمه: چه بسیارند کودکانی که تنها به دلیل داشتن ضعف خاص در دیکته، حساب یا روخوانی علیرغم داشتن هوش عادی، توانایی جسمی خوب و روانی سالم به دلیل شکستهای پی درپی تحصیلی برای همیشه با دنیای کتاب، مشق و مدرسه خداحافظی کردهاند. چه بسیارند استعدادهایی که بدین سان نشکفته پرپر گشته و میشوند و چه بسیارند زیانهایی که جامعة ما از این راه متحمل میگردد. ناتوانیهای یادگیری مقولة خاص دیگری است که درحیطة کودکان استثنایی قرار دارد و درصد چشمگیری از کودکان را در بر میگیرد. ناتوانیهای یادگیری، نارساییهای یادگیری خاصی است که در صورت عدم شناسایی آن معمولاً تحقیرها، توهینها، مقایسههای نابجای خردکننده وشکستهای تحصیلی پی در پی را به بار میآورد. میلیونها کودک در سراسر جهان به اختلالات یادگیری مبتلا هستند. آنان علیرغم رشد جسمی،ذهنی، زبانی، اجتماعی، اخلاقی و عاطفی طبیعی هنگامی که به سنین مدرسه میرسند با مشکلاتی ویژه روبرو میگردند که عرصه را بر آنها تنگ میکند. اشکال بزرگ این اختلال آن است که بر خلاف نابینایی ، ناشنوایی، سرآمدی، ناسازگاری و معلولیتهای جسمی که تشخیص آن در سنین پیشدبستانی به آسانی امکانپذیر است،براحتی نمیتوان آن را در سنین پیشدبستانی تشخیص داد. کودک مبتلا به اختلال یادگیری خود نیز از این که نمیتواند در انجام تکالیف تحصیلی همانند دیگر همسالانش موفق باشد،رنج میبرد. او نیز همانند دیگر کودکان تصویری توانا و مثبت از خود ساخته است که به دلیل این اختلال و رویارویی پی در پی با ناکامیهای اصلی، فرعی تحصیلی این تصویر خدشهدار میشود واحساس حقارت درونی جایگزین آن میگردد.(حاج بابایی و دهقانی، ۱۳۷۲) مسئله ناتوانیهای خاص یادگیری اخیراً به طور چشمگیری توسعه پیدا کرده و توجه متخصصان و دست اندرکاران مسائل آموزش کودکان را بیش از پیش به خود جلب نموده است، درکنار کودکان ناشنوا، نابینا و عقبمانده ذهنی کودکانی هستند که بدون اینکه ناشنوا باشند کلمات را درک نمیکنند و بعضی دیگر با اینکه نابینا نیستند اما آنچه را که میبینند درک نمیکنند. و گروهی دیگر از کودکان علیرغم آنکه از نظر ذهنی عقب مانده نبوده و همانند سایر همسالان خود هستند با روشهای معمول آموزشی قادر به یادگیری مفاهیم نمیباشند. معلمان مدارس استثنایی بسیار با این کودکان برخورد داشتهاند. که به علت ناتوانیهای خاص در یادگیری خواندن، صحبتکردن ، هجیکردن، نوشتن وحساب کردن و… در این مدارس آموزش میبینند.